تبلیغات زیاد میکردند، به خارج هم که رفتند تبلیغات زیاد میکنند، به اینکه مردم در اختناقاند، و خودشان همه مخالفاند با جمهوری اسلامی، در صد شش تا موافق دارد جمهوری اسلامی، یا فوقش ده تا، ولی سایرین همه موافق منفی و مخالف هستند. و دیدند که همه آمالشان را به شمال دوخته بودند و بیشتر تبلیغات این بود که شمال دیگر تقریباً صد در صد مخالف با جمهوری اسلامی هستند. و اینها همه قوایشان را جمع کردند و به آمل آن حمله وحشیانه غافلگیرانه را کردند، به امید اینکه مردم آمل هم با آنها همدست بشوند، و آمل را مرکز استان قرار بدهند و بعد مازندران و جاهای دیگر و رشت و همه جاها را بگیرند و جلو بروند. اینها به خیال خودشان با دست ملت میخواستند که- همان ملتی که آنها تراشیدند که مخالفند با جمهوری اسلامی- با اینها بیایند و مرکز را هم بگیرند و حکومت را تغییر بدهند و بعد هم هر طوری که دلشان میخواهد عمل بکنند، مرتجعین را هم از بین ببرند! وقتی مواجه شدند با مخالفت مردم- مهم مخالفت مردم بود- [شکست خوردند] و ما باید تشکر کنیم از شهر آمل و آن مردم فداکار که مع الاسف، خوب عدهای را هم شهید دادند، لکن خوب این مطلب را ثابت کردند که آنجایی که شما تمام آمالتان به آنجا بود با شما مخالفند؛ حالا شما میخواهید بیایید قم؟ میخواهید بیایید تهران، جاهای دیگر؟ مع ذلک، رسانههای گروهی گذشتند از آن، همین طوری یک چیزی ذکر کردند و از آن گذشتند و بنایشان هم بر همین است. یک مطلبی اگر پیش میآید، یک کلمهای میگویند و میگذرند از آن طرف که به ضد ما یک کلمهای میگویند، بعد پُف میکنند بهش؛ شروع میکنند به هر چه دلشان میخواهد میگویند.