امروز در روزنامههای شوروی- برای من ترجمه کرده بودند- یکی تیترش این بود که «اسلام، افیون جامعه»! ما هر نظامی را یک دفعه ملاحظه میکنیم، خود نظام را، میبینیم نظامی که مثلًا نظام شاهنشاهی، نظام جمهوری، یکی هم حکومت اسلام است، یکوقتی متن اسلام را بررسی کنیم ببینیم که آیا متن ماهیت اسلام چطور است؛ آیا این افیون است و در دعوتهایی که کرده است دعوت کرده است به اینکه مردم چرت بزنند؟ بخوابند؟ تنبلی کنند؟ یک بررسی راجع به خود متن اسلام است که سندش قرآن است- از همه سندها بالاتر در اسلام قرآن است- یک بررسی در قرآن باید بشود. و آن کسانی که گوششان پیش روزنامهها و- عرض میکنم که- مبلغین خارجی هست، باید سربسته و در بسته یک مطلبی را قبول نکنند. کسی که یک مطلبی بشنود و قبل از اینکه دلیلی بر آن مطلب پیدا بکند قبول کند، این از فطرت انسانی خارج است. فطرت انسانی این طور است که مطلبی را همین طوری قبول نمیکند تا هر چه گفتند فوراً قبول کند؛ این طور نیست؛ بلکه اگر مطلبی به او تبلیغ کردند یا مطلبی را گفتند، این دلیل میخواهد که به چه دلیل شما یک همچو مطلبی را- مثلًا- میگویید.