یکی از این [وسایل] چیزهای تبلیغی رادیو- تلویزیون است. کدام یک از این دو مرکز تا کنون توانسته است یک کلمهای، اگر شاه یک تخلفی کرده باشد، اگر یک کشتاری کرده باشد، بگویند شاه این کار را کرده است؟ الآن کدام مطبوعات جرات میکنند بگویند: امر شاه است؟ الآن هم که دارند میگویند: دولت و نمیدانم، شهربانی و نمیدانم، حکومت نظامی است، اینها شعر [است]، خود این آدم است. الآن هم که شکست خورده است، باز از آن زیر، خود این آدم است که دارد این کارها را انجام میدهد و الّا شهربانیِ یک جایی چه کار دارد که مردم این طور باشند. خوب، امرش میکنند؛ همه میگویند: امر است. ما آن وقت که قم بودیم، وقتی که آمدند مدرسه فیضیه را به آن فضاحت ریختند و طلبهها را آن طور زدند و بعضی شان را کشتند، بعضی شان را [مجروح کردند]؛ بعد به هر کس که مراجعه میشد، میگفتند: امر اعلیحضرت است. هر کس؛ شهربانی قم [میگفت] امر اعلیحضرت است. به هر که مراجعه میکردند، همهاش امر اعلیحضرت بود و همین طور هم بود و تا حالا این امر اعلیحضرت است؛ دیگر غیر از اعلیحضرت که کسی نیست در کار. این هم باب رادیوشان و تلویزیونشان؛ این امثال باب تبلیغاتشان.در این تبلیغات کدام آزادی مردم دارند؟