همین سه- چهار روز پیش از این یک کاغذی از یکی از دانشجویان امریکا برای من آمد که این یکی از جوانهایی است که من نمیشناسمش لکن ظاهر کلامش این بود که متدین است و متاسف است بر اوضاع. نوشته است که مع الاسف اینجا، محصلین اینجا، دانشجویان اینجا میگویند که ما هر چه بدبختی داریم از اسلام است. ای دانشجوهای بیچاره! اسلامی که به شما معرفی از رادیو بشود که اسلام نیست؛ اسلامی که از روزنامهها شما خواندید که اسلام نیست. آن اسلامی که به شما معرفی شده است یک چیزی است عقب افتاده؛ یک مطلبی است که هیچ مسلمانی زیر بار آن نمیرود؛ آن را من هم قبول ندارم، آن را سایر روحانیون هم قبول ندارند. اینکه اسلام نیست؛ به ما هم که مجال نمیدهند که اسلام را معرفی کنیم. آقا در این مملکت تلویزیون آزاد و دست یک اسرائیلی [است]. او هر چه میخواهد بگوید؛ رادیو هم تبلیغاتش، برنامهاش را خودشان درست میکنند و چه میکنند؛ نه این مملکت، در ممالک اسلامی. حالا من بحثم در ممالک اسلامی است- میآیم سراغ مملکت خودمان- این حالا بحث در ممالک اسلامی است.