رابطه آزادی با استکبار و استضعاف

سخنرانی در جمع اقشار مختلف مردم و عشایر (مفهوم «مستضعف» و «مستکبر»)
صبح ۴ خرداد ۱۳۵۸/ ۲۸ جمادی الثانی ۱۳۹۹
مفهوم مستضعف و مستکبر,
رابطه آزادی با استکبار و استضعاف

امروز روزى است كه خداى تبارك و تعالى به ما آزادى و استقلال مرحمت فرموده است، و ما را با اين آزادى و استقلال امتحان مى‌كند. ما را آزادى مرحمت فرموده است كه ببيند در اين آزادى ما چه مى‌كنيم. ما مستقل شديم و خداوند به ما اين مرحمت را فرمود تا ما چه بكنيم: آيا ما هم از مستكبرين باشيم يا از مستضعفين؟ هر فرد، مى‌شود كه مستكبر باشد و مى‌شود مستضعف باشد. اگر من به زير دستهاى خودم، و لو چهار نفر باشد، تعدى و تجاوز كردم و آنها را كوچك شمردم، بنده خدا را كوچك شمردم، من مستكبرم و او مستضعف؛ و مشمول همان معنايى است كه مستكبرين و مستضعفين هستند. اگر شما كسانى كه زير دستتان هست ضعيف شمرديد و به آنها خداى نخواسته تعدى كرديد، تجاوز كرديد، شما هم مستكبر مى‌شويد. و آن زيردستها مستضعف. ببينيم ما از اين امتحان، از اين بوته امتحان چطور بيرون مى‌آييم. آيا سرفراز بيرون مى‌آييم يا گردن كج و شكسته؟ آيا ما با بندگان خدا به طورى كه خداى تبارك و تعالى امر فرموده است رفتار مى‌كنيم؟ حالا كه آزاد شديم، آزادى را وسيله براى خدمت به خلق و خدمت به خالق قرار مى‌دهيم. يا آزادى را براى مخالفت با خدا و استكبار بر مردم؟