بالاتر فاجعهاى كه براى اين ملت اتفاق افتاده است در اين ظرفهاى طولانى، اين است كه فكرشان عوض شده است. يك فكر غربى شده است فكرشان، توجهشان، همه به اين است كه ما خودمان چيزى نداريم، از خارج بايد بيايد. اينها بايد علاج بشود، به آنها فهمانده بشود كه ما خودمان همه چيز داريم، غرب به ما محتاج است، نه ما به او. اين احتياج است كه آنها را وادار مىكند كه با همه قوا طرفدارى از محمد رضا بكنند، براى اينكه مىبينند محتاج به او هستند، محتاج به اين هستند كه به اين مملكت تسلط پيدا بكنند و از ذخاير اين مملكت ببرند. مملكت ما يك مملكت غنىاى است، يك مملكتى است كه همه چيز خودش را مىتواند اداره بكند. وسعتش وسعتى است كه براى- از قرارى كه احتمال مىدهند- براى صد و پنجاه ميليون جمعيت كافى است و ذخايرش ذخاير بسيار ارزنده است و اميدوارم كه ذخاير انسانىاش هم رشد پيدا بكند و انسانها انسانهاى رشيد بشوند. آنهايى كه، خواهرهايى كه تا كنون داخل در مسائل روز نبودند داخل بشوند، قشرهايى كه فكر نمىكردند در اين امور به فكر بيفتند. اشخاصى كه با قلم و قدم خودشان غربى فكر مىكردند و دعوت به غرب مىكردند به خود بيايند و دعوت بكنند به آن چيزهايى كه ما داريم. ما همه چيز داريم. فرهنگ ما فرهنگ غنى است. مملكت ما مملكت غنى است. مُنتها نگذاشتند كه اين امور تحقق پيدا بكند.