من توده را، در «حزب توده»، آن اولش را- حالا که دیگر من بیاطلاعم، خیلی درست نمیدانم- اولی که حزب توده پیدا شد، آن شخصی «۶» که این حزب را درست کرد، و همه میگفتند که این از مثلًا شوروی است و از اینهاست، از روسیه است، سرچشمه گرفته اینها، آن شخص همسفر من بود در مکه و در بیروت، که ما برای انتظار کشتی سیزده روز بودیم، این هم آنجا بود و میآمد پیش ما. یک آدم نمازخوان، حج برو و خیِّر هم بود! لکن خوب، تحت نظر یک دسته آن وقت؛ که به نظر میآمد که انگلیسها، حزب توده را درست کردند. حزب تودهای که منتسب به یک قشر دیگری است، آنها درستش کردند. حالا هم همین طور به نظر آدم میآید که بعضی از این احزابی که چپگرایی میکنند، و خودشان را میچسبانند به چین، یا میچسبانند به شوروی، به نظر آدم این طور میآید که نه، اینها یک اشخاصی هستند که امریکا درست کرده برای ما که شلوغ بکنند اینجا و صدا ایجاد کنند و دوباره آنها برگردند. دلیل من بر این مطلب این است که اینها یکی از کارهاشان قضیه رفتن در پیش کشاورزها اول میرفتند و میگفتند، کشاورزی را جلو میگرفتند که اصلًا کشاورزی نکنند! اینجا زورشان نرسید. بعد میرفتند که نگذارند اینها جمع بکنند. آنجا هم که مایوس شدند، و مردم جمع کردند؛ بعد شروع کردند خرمنها را آتش زدند.
این طایفهای که ادعا میکنند ما طرفدار خلق هستیم، طرفدار مردم هستیم، توده را مثلًا چه داریم، خلق را چه، ما از ایشان میپرسیم که آتش زدن خرمنها اولًا چه منفعتی برای تودهها دارد؟