مِن جمله از مسائل، اموری بود که مربوط به نظام است، ما که نمیخواهیم نظام به هم بخورد، اسلام از اوّل آمده، یک نظامی میخواهد درست کند، نظام صحیح، منتهی نظام صحیح این است که همان طوری که شهربانیاش روی نظام دارد عمل میکند، مردمش هم آن طور عمل کنند. اگر بنا شد که فرض کنید که در خیابانها تخلف بکنند از حرفهای شهربانی، و از آن خلافی که در رانندگی میخواهند بکنند، خوب این راننده باید تعقیب بشود. این جور نیست که حالا آزادند مردم از باب اینکه اسلامی است. اسلام آزاد نمیگذارد مردم را این طوری، اسلام یک آزادی صحیح میدهد به مردم، نه یک آزادی که این سر او را بشکند او سر او را بشکند. رانندگی اگر یک روز خلاف مقررات باشد صدها نفر از بین میروند، این را باید تعقیب بکنند، باید جلویش را بگیرند، ابداً این صحبتها نیست که حالا دل آنها بلرزد از اینکه مبادا یک وقت یک چه بشود، خیر، باید این کار بشود. این مسئلهای است که برای نظام مملکت باید آن چیزهایی که در حفظ نظام مملکت، در حفظ نظام یک شهر دخالت دارد، با آنها با جدیت عمل بشود؛ هرجا وظیفه شهربانی است شهربانی باید عمل بکند. یا مسئله توطئهها، شهربانی میبیند که توطئههایی در کار هست، شهربانی که میبیند توطئهها در کار است، این باید توطئه را زود خنثی بکند. و این طور نیست که حالا توطئه را بگذاریم تا از بین برود، ما برویم ببینیم که باید روی چه موازینی این کار را بکنیم. نخیر، این در مواردی که حتمی است، شما میبینید که الآن اگر شما وارد نشوید و دنبال نکنید این قضیه را، این منزل، منزلی است که درش اجتماع کردهاند، میخواهند که فرض کنید که خلافی بکنند، میخواهند که یک انفجاری درست کنند، میخواهند یک دستهای را از بین ببرند، این وظیفه مامورین است که جلویش را بگیرند. این طور نیست که این طور چیزها را، البته یک موازینی هم دارد، روی موازین بعدها باید صحبت بشود، درست بشود. اما آن چیزهایی که مربوط به این اشخاص فاسد است که بخواهد یک مرکزی باشد، هروئین تقسیم کند بین مردم، این هروئین فسادش از همه چیز بالاتر است. یا یک مرکزی هست که خدای نخواسته، محل مشروبات است، محل اجتماع اشخاص است در اینکه قمار بکنند، در اینکه فحشا بشود، و اینها یک اموری است که باید جلویش را گرفت. نمیشود اینها را بگوییم که نخیر، حالا ما صبر کنیم برویم ببینیم باید چه کرد، نه، اینها جلوگیری میخواهد، اینها را با قدرت باید جلویش را گرفت.