استقلال فکری ما را گرفتند

سخنرانی در جمع اعضای شورای آمار ایران (توطئه بر ضد فرهنگ و روحانیت)
۲۰ خرداد ۱۳۵۸/ ۱۵ رجب ۱۳۹۹
خودباختگی,
استقلال فکری ما را گرفتند

تبليغات كرده بودند كه ما را از خودمان به خودمان بدبين كرده بودند. محتواى ما را بيرون كشيده بودند. ما يك آدمهايى بوديم كه همه‌اش توجهمان به غرب بود. الآن هم كه ملاحظه مى‌كنيد، الآن هم همين طور است. الآن هم كه ما مى‌گوييم اسلام، شما مى‌گوييد: «اسلام، اسلام» يك گروههايى هم دور هم نشسته‌اند و مى‌گويند: دمكراتيك، دمكراتيك. چرا؟ براى اينكه اينها همچو غربى شده‌اند، همچو غربزده شده‌اند، نمى‌توانند تصور بكنند كه يك كشور با برنامه اسلامى مى‌تواند اداره بشود. اينها غفلت از اين مى‌كنند، يا خودشان را به غفلت مى‌زنند، كه هفتصد- هشتصد سال اين اسلام بر همه ممالك حكومت كرد. حالا مى‌گويند نه! جمهورى اسلامى نه؛ جمهورى دمكراتيك! اين براى اين است كه محتوا ندارند اينها. اينها را [با] تبليغات همه جانبه‌اى كه كردند همه را از آن باطنشان بيرون آورده‌اند؛ مغزهايشان را به اصطلاح شستند و به جاى آن غرب را نشانده‌اند. استقلال فكرى را از ما گرفته‌اند، استقلال خودمان را، شخصيتمان را، از ما گرفته‌اند. ما استقلال شخصيت الآن نداريم. و بايد فكر اين باشيم كه خودمان شخصيت پيدا بكنيم. توجه بكنيم به تاريخ اسلام كه ببينيم اسلام در دنيا چه كرده و چه كارهايى اسلام كرده. كه اينهايى كه مى‌گويند كه از اسلام كارى نمى‌آيد، يا مى‌گويند كه الآن ديگر مثلًا قديمى شده است اينها، از بابت اين است كه نمى‌فهمند، اينها بسيارشان ملتفت نيستند اصلش‌ توجه نكردند. براى همين معنا كه محتوا را غربيها كشيدند؛ و به جاى آن تزريق غربيت كرده‌اند لهذا همه چيز را مى‌گويند از آنجا بياور.