حزبهای مختلف، جمعیتهای مختلف [در برابر هم قرار بگیرند] در عرض چند ماه قریب دویست تا جمعیت میگویند هست؛ جمعیت مختلف. این جمعیتهای مختلف اگر همه وجههشان یک طرف بود، همه برای خدا بود، خوب، هر کسی میخواهد یک راهی، مثل یک کسی بقال است و توجه به خدا دارد، یک کسی فرض کنید ملّاست و توجهی به خدا دارد، اما احزابی که در ایران پیدا میشود، و جمعیتهایی که در این طرفها پیدا میشود، اینها «کلٌّ یَلْعِنُ صاحِبَهُ» همه مخالفند با هم. آنها هم همین را میخواهند که از راه زیاد شدن احزاب، زیاد شدن اختلاف درست کنند. این راه، راه احزاب که از آن راه پیش میآید، در قضایای دیگر هم همین حرفها را پیش میآورند، این زبانش چیست، آن زبانش چیست، این باید چه جور باشد، آن باید چه جور باشد. تمام اینها نقشه است. این غائلههایی که یکی بعد از دیگری پیش میآورند، این یک نقشههایی است که طرحریزی شده است و به دست خود ماها انجام میگیرد که بین خود ماها را از هم جدا کنند، آنها نتیجهاش را ببرند.