علومى كه در شرق بود، دسيسهها اسباب اين شد كه عقب بزنند آنها را، و به جاى او علوم غرب را بياورند- دانشهايى كه در شرق بود و اروپا از آن تقليد مىكرد، دستهايى آمد و آنها را عقب زد و محتوا را از ما گرفت، الآن وضع ما وضعى شده است كه خيال مىكنيم كه هر چه هست، در غرب است و ما هيچ چيز نداريم. محتواى خودمان را گرفتند. يعنى مغزهاى ما را شستشو كردند؛ جايش يك مغز ديگرى گذاشتند كه از همان غرب ارتزاق مىكند. و اين يك مطلب مهمى است كه بايد بتدريج اين مملكت از زير آن بار بيرون برود. يكى هم از مسائل، همان مسئله طب قديم است. آنها همه اين دردهايى كه الآن هست با همين دواهاى علفى معالجه مىكردند و معالجهشان يك معالجات اساسى بود و اروپا از طب بو على تا همين آخر استفاده مىكردند. كتاب بو على تا همين آخر، شايد حالا هم مورد نظر آنها باشد، بروزش نمىدهند. من نه اين است كه ندانم اينها را، مىدانم اشكالات زياد است، لكن همه چيز اين طور است، همه مسائل اين طور است كه به ما اين طور فهماندند كه خودتان هيچ چيز نيستيد، و همه چيز آنها هستند و اينها مىخواستند همچو ما را از صحنه انسانيت بيرون بكنند، بگويند ما اصلًا هيچ چيز نداريم.