باید متوجه باشید. باید شما دشمنتان را بشناسید. اگر نشناسید، نمیتوانید دفعش بکنید. دشمن شما آنهایند که از روز اوّلی که جمهوری اسلامی آمد توی کار یا تحریم کردند رای دادن را یا رفتند صندوقها را آتش زدند؛ بعضی از صندوقها را که توانستند، آتش زدند یا شکستند. آنهایی که تحریم کردند جمهوری اسلامی را، حالا آمدهاند جمهوری اسلامی شدهاند. آنهایی که آتش میزدند صندوقهای آرای مردم را، برای جمهوری اسلامی حالا آمدهاند طرفدار شدهاند. این طرفداری نیست، این یک حقه بازی است به صورت طرفداری. اگر بخواهند بگویند من به اسلام کار ندارم و من ضد اسلامم، خوب، میدانند که مملکت ایران اسلام است و نمیگذارد که اینها یک کاری بکنند. چاره ندارند، جز اینکه بگویند که ما هم اسلامی هستیم. لکن ما اعمالشان را باید ببینیم چطوری است. غائلههایی که بپا میکنند باید ببینیم چه جوری است. از اول تا حالا غائله بپا کردند، این گروههای مخالفی که هر کدام یک اسمی برای خودشان درست کردهاند هی غائله بپا کردند که نگذارند شما آن مسیری را که باید، بروید، آن صراط مستقیمی را که باید، بروید، آن چیزی را که خدای تبارک و تعالی پیش پای شما گذاشته است، باید، بروید؛ نگذارند این کار بشود. آنهایی که وقتی محمد رضا در اینجا بود در دربارش خدمتگزار بودند، حالا ضد محمد رضا شدهاند. این ضدیت نیست، این ضدیت برای این است که شما خیال کنید، بازی بدهند من و شما را که ما خیال کنیم اینها اسلامی هستند و یا بیطرف بشویم نسبت به آنها یا طرفدار بشویم. توانستند که جوانهای پاک وصاف و صحیح ما را گول بزنند با تبلیغاتی که بلدند و خوب هم بلدند. باید توجه داشته باشد این ملت که گول نخورد از اینهایی که برای اسلام دارند سینه میزنند. ببینند اعمالشان چیست. ببینند اینهایی که میگویند «اسلام»، آیا در عمل هم این طوری هستند یا یک سنگربندهایی هستند که با اسم «اسلام» میخواهند از بین ببرند اسلام را. و لعلّ دزدهای سر گردنه هم اسم اسلام روی خودشان میگذارند، لکن دزدی میکنند