شما بدانید که این کارهایی را که میکنید یا از دست غیر دارید، اتّباعِ از غیر میکنید و دیگران شما را وادار میکنند به این طور کارها، برای اینکه این وحدتی که الآن در ایران پیدا شده [و] در این جناحهای خارجی، که اینها هم اشخاص موثری هستند، در خارج هستند، در اینها هم اگر یک وحدتی پیدا بشود ضرر زیاد میشود برای خارج، دنبال این افتادند که جناح داخل را به یکجور با هم مخالف کنند، جناح خارج را هم به یکجور با هم مخالف کنند، اینها را هم با آنها با یکجور دیگر مخالف کنند. شما میدانید که دارید به نفع دیگران فعالیت میکنید [و] خودتان متوجه نیستید؟ میدانید که این مخالفت امروز در یک وضعی که ایران واقع شده است، در یک وضع حساسی که بین موت و حیات الآن ایران واقع شده، این مخالفتهای شما با هم چه ضرری به این نهضت اسلامی ایران میزند؟ اگر شما با هم اجتماع کنید، این جبهههای مختلفی که دارید، هر ده تای شما، صدتای شما با هم جمع شدید یک اسمی روی آن گذاشتید، این اسمها را کنار بگذارید و همه با هم بشوید و یک اسم داشته باشید، و اتفاق کلمه داشته باشید، همان طوری که میبینید ایران متزلزل کرده است این ابرقدرتها را، این قدرت شما هم در خارج به ایران مُنْضَم میشود و بیشتر آنها متزلزل میشوند لکن آنها از شما میخواهند الآن استفاده کنند. استفاده از شما این است که شما را به جان هم بیندازند. این کی است؟ جبهه ملی! آن کی است؟ نهضت آزادی! آن کی است؟ جوانانِ چه! آن کی است؟ گروهِ کذا! آن کی است؟ گروهِ کذا! گروههای مختلف، متعدد؛ پیش هر کس که بروی از دیگری تکذیب میکند؛ هر جناحی دشمن جناح دیگر است. این چه معنا دارد بین یک تودههایی، که اینها با هم در یک مقصد عالی شریکند و آن اینکه باید ریشه این ظلم کنده بشود، باید دست این ابرقدرتها از مملکت ما کوتاه بشود؛ همهتان موافقید با این.