این اختلاف شما که الآن هست و هر روز هم ریشهدارتر میشود و من در این سه ماهه که بودم نتوانستم که این معنا را از بین ببرم و مایوس شدم از شماها، شماها میدانید چه ضرری دارید به اسلام میزنید، چه ضرری دارید به کشور خودتان میزنید و چه خدمتی دارید به امریکا میکنید و شوروی یا انگلستان؟ خدمت لازم نیست که شما بیرق آنها را به دوش بکشید و دور بیفتید؛ همین خدمت است که شما خودتان را از ارزش میاندازید، خودتان را از فعالیت میاندازید، تمام قوای شما صرف اختلافات بین خودتان میشود، صبح تا عصر با هم دعوا دارید. شما با هم یک کلمه بشوید به ضد دیگری، بعدها فرصت هست از برای اینکه شما یک مقاصد شخصی- اگر خدای نخواسته داشته باشید- اعمال بکنید. چرا مقاصد شخصی خودتان را داخل میکنید در این امور؟ چرا در یک نهضت اسلامی این قدر هوای نَفْس دارید شماها که نمیگذارید با هم مجتمع بشوید و نمیتوانید با هم مجتمع بشوید؟ یک قدر کنار بگذارید این هواهای نفسانیه را. این یک تاسف است که من از شما جوانهای خارج دارم بدون اینکه نظر به شخص معینی باشد- از همه.