از جمله مسائلى كه به مسلمانان و مستضعفان جهان اجازه هيچ گونه فعاليت براى خروج از قيد و بند استعمارگران را نمىدهد و آنان را به حال ركود و عقب افتادگى نگاه مىدارد، تبليغات همه جانبهاى است كه غربزدگان و شرقزدگان، يا به امر ابرقدرتها، يا با كوتاه نظرى خود، در سراسر كشورهاى اسلامى و استضعافى به راه انداختهاند و مىاندازند. و آن است كه علم و تمدن و پيشرفت مختص به دو جناح امپرياليزم و كمونيسم است؛ و آنان، خصوصاً غربيها و اخيراً امريكاييها، نژاد برتر هستند، و ديگران نژاد پست و ناقص هستند؛ و ترقى آنان در اثر والا نژادى آنان است؛ و عقب افتادگى اينان در اثر نقص نژادى است! و به تعبير ديگر، آنان انسانهاى تكامل يافته هستند؛ و اينان در حال تكامل، كه پس از ميليونها سال به تكامل نسبى مىرسند. پس، كوشش براى پيشرفت بيفايده است. و آزادگان يا بايد وابسته به سرمايه دارى غرب باشند، و يا كمونيسم شرق. و به بيان ديگر، ما از خود هيچ نداريم، و بايد همه چيز را از ابرقدرتهاى غرب يا شرق بگيريم: علم را، تمدن را، قانون را، و پيشرفت را! و شما امروزِ سياه ما را مىبينيد كه در اثر اين تفكر كه بر ما تحميل كردهاند هر چيز، اگر چه ممتاز باشد و از خودى باشد، به همين جرم مشترىاش كم است؛ و همين را اگر اسم غربى به آن بگذارند، مشترى زياد پيدا مىكند. پارچه ايران حتماً بايد در حاشيهاش حروف خارجى و لاتين داشته باشد تا مشترى پيدا كند! و مرضهايى كه در خود كشور به نحو شايسته معالجه مىشود بايد به خارج سفر كرد تا معالجه شود. و اين باور در حالى است كه بعض دانشمندان و نويسندگان غير مسلمان با شواهد زنده ثابت نمودهاند كه تمدن و علم از اسلام به اروپا رفته و مسلمانان در اين امور پيشقدم بودهاند.