این انقلاب برای اینکه انقلابی نبوده است که یک حزبی این انقلاب را درست کرده باشد، یک گروهی این انقلاب را درست کرده باشد؛ انقلابی بوده است که از متن خود ملت بوده است و برای اسلام بوده است. وقتی انقلابی برای اسلام شد و از متن خود جامعه شد، این آن انقلابها و آن اثراتی که بعد از انقلاب در جاهای دیگر هست کمتر دارد، اما نمیشود که هیچ نداشته باشد. در یک انقلاب اسلامی یک عدّه کثیری هستند. کثیر، فی الجملهای هستند که اینها محروم میشوند از آن دزدیها و از آن کلاهبرداریها؛ اینها مخالفاند. خارجیها هم که محروم شدند از آن چپاولگریشان، آنها هم دست بردار نیستند. آنها هم عُمّال دارند در اینجا و دارودسته دارند. این دارودستهها که وقتی جمع شدند و به هم پیوستند، خوب، یک جمعیتی هستند. اما نه این است که در مقابل این سیل خروشان ملت چیزی باشند.
تا امروز شما هیچ انقلابی را پیدا نخواهید کرد که مثل انقلاب ایران پر ثمر و کم ضایعه [باشد] انقلابها که میشده است یک میلیون جمعیت را یک وقت میگذاشتند جلو مسلسل میکشتند. تمام مطبوعات از بین میرفت. تمام حزبها را تعطیل میکردند و سرانشان را حبس میکردند. در یک نوشتهای که چند وقت پیش از این پیش من آورد، که حالا درست هم همهاش را یادم نیست، نوشته بود که یک میلیون کشته و یک میلیون و نیم هم حبسی. تمام روزنامهها تعطیل. یک روزنامه، دو تا روزنامه دولتی هَستش. تمام درها را در اول انقلاب میبندند به روی خودشان و مشغول میشوند به جنایت.
شما در تمام دنیا انقلاباتی را که ملاحظه کنید، هیچ انقلابی مثل ایران نبود که به اتکای اینکه مردم مُسْلِماند و مردم خودشان انقلاب کردند، درها باز بود بر همه جمعیتها. مطبوعات تا چند ماه باز بود. هر کس هر چه میخواست مینوشت. حالا هم بعضیها که منحرفاند، دارند مینویسند.