بعضیها تحریم کردند قضیه رفراندم را، بعضیها تحریم کردند رفراندم را؛ و بعضیها آتش زدند! گروهی آتش زدند صندوقها را! با سلاح نگذاشتند مردم رای بدهند. خوب، اینجا هم شکست خوردند، و مردم رای دادند: رایی که در دنیا سابقه نداشت. اکثریتی که در دنیا سابقه نداشت [رای] دادند اینها. از این هم دستشان کوتاه شد، بعد آمدند سراغ قانون اساسی. باز بنا کردند یک کارشکنی کردن که نه، باید مجلس موسسان باشد. اگر مجلس موسسان نباشد چه خواهد شد! برای اینکه نگذارند جلو برود، از این هم دستشان کوتاه شد، حالا افتادند دنبال همین که همین هیات هم نگذارند درست بشود. اصلًا تمام اینها یک نقشههای حساب شده است. نه آن کسی که در سرحدات و اینها به اسم مثلًا کمونیستی و به اسم نمیدانم کذا شلوغ کاری میکنند، این طور است که یک دستهای خودشان همین طوری آمدهاند میکنند. نه اینکه هروئین و رواج هروئین در سرتاسر مملکت ... همین طوری شده، و مِن باب اتفاق شده است؛ نه، اینها همه روی نقشه است.