مع الاسف این مهلت را این خائنها نمیدهند، نمیگذارند. کارخانهها باید راه بیفتند تا اینکه چرخ این مملکت به جریان بیفتد، به گردش بیفتد؛ میروند کارخانهها را نمیگذارند کار بکنند. کشاورزی باید راه بیفتد تا اینکه این مملکت آباد بشود، کشاورزی را- همین خائنهایی که تتمه آن رژیم فاسد هستند، نوکرهای امریکا و غیر امریکا هستند- نمیگذارند؛ کشاورزی را هم مانع میشوند. مدارس باید کار خودشان را ادامه بدهند، فرهنگ را اداره کنند؛ میروند فرهنگیها را هم نمیگذارند، مدارس را هم تعطیل میکنند. هر چه بخواهید شما، هر چیزی را که ببینند برای این مملکت فایده دارد و برای اقشار این مملکت فایده دارد، این عمال امریکاییها- که تتمهشان ماندهاند حالا در اینجا- اینها مانع میشوند. هر روز با یک صورتی مردم را بسیج میکنند و توی خیابانها میکِشند و داد و فریاد و «زنده باد» و «مرده باد». برای اینکه اینها نمیخواهند آرام بشود این مملکت. اگر آرام بشود این مملکت، کارهایش را اداره میکنند؛ اگر کارهایش را اداره بکند و آرامش حاصل بشود، دست آنها دیگر کوتاه میشود. وقتی یک مملکتی آشفتگی نداشت، دست آنها کوتاه میشود. لکن مملکت اگر آشفته بود- و اینها هم دارند آشفتهاش میکنند- اگر آشفته بود، آنها باز طمعشان هست که با یک صورت دیگری، با یک فرم دیگری، به این مملکت سلطه پیدا کنند و همان مسائل سابق و بدبختیهای سابق را عود بدهند.