ما يك ملتى هستيم كه به اين گرسنگىخوردنها عادت كردهايم. ما سى و پنج سال، يا پنجاه سال مىگوييد ما در اين گرفتاريها بوديم و عادت داريم به اين گرسنگىخوردنها. ما روزه مىگيريم، ما يك وقت غذا مىخوريم. اگر بنا باشد كه آنها محاصره اقتصادى بكنند، فرضاً كه بتوانند و همه ملتها تبع ايشان بشوند، و حال آنكه اين خيالى است خام، و همچو چيزى تحقق پيدا نمىكند. فرضاً كه تحقق پيدا بكند، ما همان جو و گندمى كه خودمان در مملكت خودمان كِشت مىكنيم، اقتصاد مىكنيم، و براى خودمان همان مقدار كافى است. ما در هر هفته يك روز گوشت مىخوريم. گوشت خوردن خيلى چيز خوبى هم نيست. و يك وعده هم ممكن است غذا بخوريم. ما را از اين چيزها اينها نترسانند. اگر امر داير بشود بين اينكه آبروى ما حفظ بشود يا شكممان سير بشود، ما ترجيح مىدهيم كه آبرويمان حفظ بشود، شكممان گرسنه باشد.