آنها از هر راهی میخواهند نگذارند که این نهضت به ثمر برسد. بتوانند از این شلوغ کاریهایی که در مرز و در جاهای دیگر الآن یک جمعیتی آمدهاند اینجا که خرمنهای ما را آتش زدند، و مشغول آتش زدن خرمن هستند. این فرض کنید که یک دستهای هستند که اینهایی که آتش میزنند خرمنها را و اولًا نمیگذاشتند کشت بکنند، بعد نمیگذاشتند برداشت کنند. حالا هم که خرمن کردند، آتش میزنند، این همان گروهی هستند که میگویند ما طرفدار مردم هستیم؛ طرفدار خلق هستیم. طرفداری از خلق را این طور میدانند که نگذارند اینها زراعت کنند؛ بعد هم نگذارند اینها زراعتشان را بردارند؛ بعد هم اگر خرمن کردند، خرمنها را آتش بزنند. این طرفداری آنهاست! مثل «تمدن بزرگ» شاه است. طرفداری آنها این است که این ملت را بخواهند ضعیف نگاه دارند؛ این ملت را بخواهند فقیر نگه دارند؛ این ملت را مختلف [و] متشتت قرار بدهند، تا اینکه آنهایی که اینها را فرستادند برای این کار، آنها بیایند قبضه کنند همه چیز ما را.