این شلوغیها هم که گاهی وقتها همین شیاطین ایجاد میکنند و همین طرفدارهای این فاسدها ایجاد میکنند، اینها هم حلش اشکالی ندارد. اینها خیال میکنند که قضیه کردستان یک قضیهای است که قابل حل نیست. قضیه کردستان را، اگر اینها مخلوط با مردم کرد نبودند و با جوانها و با زنها و با بچهها نبودند- که ما نمیخواهیم حتی یک نفر آدم بیگناه کشته بشود- اگر نبودند که کاری نداشت اینها را درو کردن و از بین بردن. لکن مع الاسف این طوری است الآن. شما لا بد شنیدید این را که زن و بچهها را این بیانصافها سپر کردند، و با سپر کردن آنها، جوانهای ما را کشتند. و آن جوانهای غیور به واسطه اینکه مبادا بیگناهها کشته بشوند، آنها مقابله نکردند. خوب، اینها اگر چنانچه مخلوط به آنها نبودند کاری نداشت اینها را از بین بردن. اینها یک همچو قوه زیادی نیستند؛ یک دسته اشرار هستند. این اشرار را ما سابقاً هم با آنها مواجه بودیم. اینها یک دستهای از اشرار هستند که دزدی میکنند. گاهی وقتها هم آدم دزد، آدم هم میکشد. اینها یک قوهای نیستند الآن در مقابل قوه دولت، یا در مقابل قوه ملت. ما هر وقت بخواهیم، همه ملت ممکن است بروند در کردستان و اینها را از بین ببرند، لکن ما میخواهیم با آرامش کار درست بشود، بیانصافها نمیگذارند. الآن که رفتند یک عدهای که با آرامش کار را حل بکنند که چیچی میخواهید شما. آنهایی که آنها میخواهند که ما دادیم به آنها؛ میدهیم. لکن آنها امریکا را میخواهند. آنها ازشان درست بپرسی، از آن حاقّ دلشان بپرسی، حزب دمکرات میگوید که ما [منافع خَلق میخواهیم]؛ یعنی اظهار تمایل به چپی میکند، لکن همه اینها راستی هستند، راستهای نادرست.