بیخود نبود که رضا خان- مامورین ساواک رضا خان- تمام مجالس عزا را قَدَغَن کردند. این همین طوری نبود. رضا خان همچو نبود که از اصل مخالف با این مسائل بشود، رضا خان مامور بود، مامور بود [برای] آنهایی که کارشناس بودند؛ آنهایی که ملتفت بودند مسائل را. دشمنهای ما، که مطالعه کرده بودند در حال ملتها و مطالعه کرده بودند در حال ملت شیعه، میدیدند آنها که تا این مجالس هست و تا این نوحهسراییهایِ بر مظلوم هست و تا آن افشاگری ظالم هست، نمیتوانند برسند به مقاصد خودشان. زمان رضا خان قدغن کردند، به طوری که تمام مجالس در ایران قدغن شد، کارهای خودشان را انجام دادند. دست اهل منبر را، دست علما را بستند و نگذاشتند که اینها تبلیغات خودشان را بکنند؛ و آنها تبلیغات را از آن طرف شروع کردند، و ما را به عقب راندند و تمام مخازن ما را به چپاول بردند. در زمان محمد رضا هم به همین معنا، منتها با فرم دیگر، به فرم دیگر، نه با آن طور سرنیزه، به یک جور دیگر، این طایفه را میخواستند کنار بگذارند. حالا هم همانها [هستند] منتها جوانهای ما را بازی میدهند. همان مساله است. همان مسئله زمان رضا خان است که مجالس را او قدغن کرد. حالا یک دستهای آمدهاند میگویند که نه، دیگر روضه نخوانید! نمیفهمند اینها که روضه یعنی چه. اینها ماهیت این عزاداری را نمیدانند چیست. نمیدانند که این نهضت امام حسین آمده تا اینجا، تا این نهضت را درست کرده.