یک کسی که برای خدا و برای رضای او جان خودش و دوستان و اولاد خودش را فدا کرده است، این طور ساخته جوانانی را که میروند در جبههها و شهادت را میخواهند و افتخار به شهادت میکنند و اگر شهادت نصیبشان نشود متاثر میشوند و آن طور مادران را میسازد که جوانهای خودشان را از دست میدهند و باز میگویند باز هم یکی دو تا داریم. این مجالس عزای سید الشهداست و مجالس دعا و دعای کمیل و سایر ادعیه است که میسازد این جمعیت را این طور، و اساس را اسلام از اول بنا کرده است به طوری که با همین ایده و با همین برنامه به پیش برود. و چنانچه، واقعاً بفهمند و بفهمانند که مساله چه هست و این عزاداری برای چه هست و این گریه برای چه این قدر ارج پیدا کرده و اجر پیش خدا دارد، آن وقت ما را «ملت گریه» نمیگویند، ما را «ملت حماسه» میخوانند. اگر بفهمند آنها که حضرت سجاد- سلام الله علیه- که همه چیزش را در کربلا از دست داد و در یک حکومتی بود که قدرت بر همه چیز داشت، این ادعیهای که از او باقی مانده است، چه کرده است و چطور میتواند تجهیز بکند، به ما نمیگفتند که ادعیه برای چیست؟ اگر روشنفکران ما فهمیده باشند که این مجالس و این دعاها و این ذکرها و این مجالس مصیبت جنبه سیاسی و اجتماعیاش چیست، نمیگویند که برای چه این کار را بکنیم. تمام روشنفکرها و تمام غربزدهها و تمام قدرتمندها اگر جمع بشوند، نمیتوانند یک 15 خرداد را ایجاد کنند. آنچه این قدرت را دارد آن است که در تحت لوای او همه مجتمعند.