حفظ مکتب سیدالشهداء

سخنرانی در جمع وعّاظ تهران (تکالیف روحانیون)
۱۷ تیر ۱۳۵۸/ ۱۳ شعبان ۱۳۹۹
عزاداری، روضه خوانی و فلسفه آن,
حفظ مکتب سیدالشهداء

روضه سید الشهدا برای حفظ مکتب سید الشهدا است. آن کسانی که می‌گویند روضه سید الشهدا را نخوانید اصلًا نمی‌فهمند مکتب سید الشهدا چه بوده و نمی‌دانند یعنی چه؛ نمی‌دانند این گریه‌ها و این روضه‌ها حفظ کرده این مکتب را. الآن هزار و چهار صد سال است که با این منبرها و با این روضه‌ها و با این مصیبتها و با این سینه‌زنیها ما را حفظ کرده‌اند؛ تا حالا آورده‌اند اسلام را. این عده از جوانهایی که این طور نیستند که سوء نیت داشته باشند خیال می‌کنند حالا باید ما حرف روز بزنیم! حرف سید الشهدا حرف روز است، همیشه حرف روز است، همیشه حرف روز را سید الشهدا آورده است دست ماها داده و سید الشهدا را این گریه‌ها حفظ کرده است و مکتبش را، این مصیبتها و داد و قالها حفظ کرده؛ این سینه‌زنیها و این دستجات، و عرض می‌کنم اینها حفظ کرده. اگر فقط مقدّسی بود و توی اتاق و توی خانه می‌نشست برای خودش و هی زیارت عاشورا می‌خواند و تسبیح می‌گرداند، نمانده بود چیزی، هیاهو می‌خواهد.
هر مکتبی هیاهو می‌خواهد، باید پایش سینه بزنند، هر مکتبی تا پایش سینه زن نباشد، تا پایش گریه کن نباشد، تا پایش توی سر و سینه زدن نباشد، حفظ نمی‌شود. اینها اشتباه می‌کنند، بچه‌اند اینها! نمی‌دانند که این نقش روحانیت و نقش اهل منبر چی هست در اسلام، خودتان هم شاید خیلی ندانید! این نقش یک نقشی است که اسلام را همیشه زنده نگه داشته، آن گُلی است که هی آب به آن می‌دهند زنده نگه داشته، این گریه‌ها زنده نگه داشته مکتب سید الشهدا را؛ این ذکر مصیبتها زنده نگه داشته مکتب سید الشهدا را. ما باید برای یک شهیدی که از دستمان می‌رود عَلَم بپا کنیم، نوحه‌خوانی کنیم، گریه کنیم؛ فریاد کنیم. دیگران می‌کنند، دیگران فریاد می‌زنند وقتی یکی از آنها کشته بشود. فرض کنید که از یک حزبی یکی کشته بشود، میتینگها می‌دهند؛ فریادها می‌کنند. این یک میتینگ و فریادی است برای احیای مکتب سید الشهدا. و اینها ملتفت نیستند. توجه ندارند به مسائل.