بايد هر كسى در محل خودش، هر گروهى در محل خودش، هر كسى در پُست خودش، انجام وظيفه زمانِ جمهورى اسلامى بكند، يعنى بايد اين فرم غربى برگردد به يك فرم اسلامى. تا حالا ما همه چيزمان را تقريباً بايد بگوييم غربى بود؛ همه چيز غربى بود. حالا بايد، بعد از اينكه ما دست آنها را كوتاه كرديم، اين طور نباشد كه باز دنبال آنها باشيم، همه چيزهاى خودمان را فراموش بكنيم، و دنباله رو غرب يا دنباله رو شرق باشيم. بايد ما توجه داشته باشيم كه ما خودمان كى هستيم و چى هستيم، و مملكت ما احتياج به چى دارد و به كى دارد.
اگر ما اين وابستگيهاى معنوى را، اين وابستگيهايى كه جوانهاى ما را و دانشگاه ما را و همه چيز ما را به صورت غربى درآورده بود، اينها را اگر برگردانديم به حال خودش، و پيدا كرديم خودمان را، مىتوانيم يك ملت مستقل باشيم و يك ملت آزاد باشيم، پيوند به غير نداشته باشيم، و خودمان سرپاى خودمان بايستيم و كارهاى خودمان را خودمان انجام بدهيم، و اما اگر چنانچه از اين معنا غفلت بشود و باز همان خيالات و همان بساط غرب در اينجا باشد، اميد اينكه بتوانيم ما مستقل باشيم و بتوانيم آزاد باشيم، آزاد فكر بكنيم، آزاد عمل بكنيم، اين اميد ديگر نيست.