قیام تبریز، چون نهضت همه ایران، اسلامی است؛ برای دفاع از حق و از احکام اسلام است، و نسبت [دادن] این قیام را به مارکسیستها یا مارکسیستهای اسلامی- که در تبلیغات شاهانه است- جز خدعه نیست و دلیل بر آن است که این مکتبهای انحرافی پایگاهی در ایران ندارند و الّا شاه از آنها ذکری نمیکرد. اکنون باید تمام جناحها از هر طبقه بدانند که جز در سایه اسلام و در زیر پرچم توحید و قرآن، راه پیروزی مسدود است؛ و چون شاه میخواهد نهضتهای اصیل اسلامی را از مجرای خود منحرف و به گروههایی که هم منحرف و هم بین ملت پایگاهی ندارند نسبت دهد، باید همه گروههای سیاسی و طبقات روشنفکر با صراحت و بدون هیچ ابهام، نهضت و تحرک خود را اسلامی و برای اجرای قوانین عدالتپرور قرآن کریم معرفی کنند و به گروه روحانی و کارگری و توده ملت بپیوندند که با این منطق حیله حسابشده اجانب را که به زبان شاه اجرا میشود خنثی کنند و در غیر این صورت با برچسب مارکسیسم و احیاناً مارکسیسم اسلامی جناحهای روشن و متحرک را از سواد اعظم که ملت مسْلم است جدا و از خاصیت مطلوب ساقط و ملت را نیز تضعیف نموده و پیروزی را عقیم یا به مدت طولانی معوق میکنند.