اگر فرض کنیم تمام این هزار و پانصد نفر- و حتی چند برابر این عده- مارکسیست واقعی بوده باشند، در برابر سی میلیون نفر که به نام اسلام قیام کردهاند نیرویی به حساب نمیآیند. اما مسئله مهم این است که با توجه به گذشته، عده مارکسیستها بسیار کمتر شده است. علت آن است که اسلام در ابعاد سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، نیازهای مردم را برای ترقی واقعی برمیآورد. وقتی ما با وجود این رژیم که علیه اسلام است و کارش ناراضیتراشی است، به این کار بسیار با اهمیت از راه اقناع جوانان توانا شدهایم، همین امر نشان میدهد که در صورت استقرار یک حکومت اسلامی و بسط آزادیها و افزایش امکانات ترقی واقعی برای مردم، میتوان از راه بحث و اقناع- با عملی کردن اسلام- آنها را که خواهان حقیقت و عدالتند به دامن اسلام بازگرداند.