این داخلیها- کمونیستهای داخلی- نمیتوانند که الآن کاری انجام بدهند لکن ایشان به مجردی که رفت اینها شروع میکنند به شلوغ کردن و آذربایجان را میدهند به شوروی، یا ایران را میدهند به شوروی! این حرفها را میزنند. یا خیر نمیدهند به شوروی لکن ایران میشود کمونیست! ایشان هم همچو ادعایی دارد. گاهی آن طور میگویند، گاهی این طور میگویند که خیر ایران میشود کمونیست. این را هم وقتی حسابش را بکنیم یک حرف نامربوطی است؛ برای اینکه الآن این کمونیستهایی که در ایران هستند از قدرت ایشان میترسند که اگر قدرت ایشان نباشد، دیگر مردم دیگر را هیچ حساب نمیکنند؟! سی و چند میلیون جمعیت ایرانی یک عده کمیشان کمونیست هستند؛ آن هم نه آن کمونیستی که بخواهند شوروی را بیاورند در ایران؛ کمونیستند. آن هم من خیلی باورم نیست که کمونیست اصیل باشند، به اصطلاح خودشان. اینها هم بسیاریشان، سرانشان- حالا شاید جوانهایشان این جور نباشند اما آن سرانشان آنهایی است که از دربار سر درآوردند و در آنجا کارهایی انجام میدهند! و الآن بعضیشان نوکر دربار هستند! اینها از آنجا سر در میآورند. اینها- به اصطلاح من- کمونیست امریکایی هستند نه کمونیست واقعی.