به نظر آدم میآید که بعضی از این احزابی که چپگرایی میکنند، و خودشان را میچسبانند به چین، یا میچسبانند به شوروی، به نظر آدم این طور میآید که نه، اینها یک اشخاصی هستند که امریکا درست کرده برای ما که شلوغ بکنند اینجا و صدا ایجاد کنند و دوباره آنها برگردند. دلیل من بر این مطلب این است که اینها یکی از کارهاشان قضیه رفتن در پیش کشاورزها اول میرفتند و میگفتند، کشاورزی را جلو میگرفتند که اصلًا کشاورزی نکنند! اینجا زورشان نرسید. بعد میرفتند که نگذارند اینها جمع بکنند. آنجا هم که مایوس شدند، و مردم جمع کردند؛ بعد شروع کردند خرمنها را آتش زدند.
این طایفهای که ادعا میکنند ما طرفدار خلق هستیم، طرفدار مردم هستیم، توده را مثلًا چه داریم، خلق را چه، ما از ایشان میپرسیم که آتش زدن خرمنها اولًا چه منفعتی برای تودهها دارد؟ این ضعفایند که خرمن درست کردند. یک سال این بیچاره زحمت کشیده یک عدهای یک خرمن درست کرده، این خرمن آتش زدن طرفداری از این ضعفاست؟! بعد هم میگوییم که کی منفعت از این میبرد؟
یکی از طُرقی که برای کشف بعضی جرایم است این است که یک جرمی که واقع میشود، ببینیم کی از این جرم منفعت میبرد که بگوییم زیر سر اوست. اگر ما گندم نداشته باشیم، از کجا گندم وارد میکنید؟ از امریکا. اگر ما فرض کنید جو نداشته باشیم، باز هم امریکا. زراعت هر چه نداشته باشیم، آن کس که صادرکننده است برای ما امریکاست. نه چین به ما زراعت میتواند بدهد [نه شوروی]، شوروی خودش هم از امریکا میگیرد! شوروی هم ندارد، منفعت به جیب امریکا میرود، پس شما عُمّال امریکا هستید؛ برای اینکه اگر منفعت به جیب آنها [و] دیگران میرفت، ما میگفتیم از آنها هستید.