من سفارش میکنم به همه اشخاصی که در کنار رفتند و دارند کارهای خلاف میکنند، ما علاقه داریم که شما بیایید خدمت کنید به مملکت خودتان. ما میل داریم که همه خدمتگزار به این کشور باشند، کشوری که از اطراف به آن هجوم آوردهاند و دهانهای ابرقدرتها باز است برای بلعیدن او. شمایی که میگویید ما علاقه داریم به این مملکت و علاقه داریم به این کشور، خوب دست به دست هم بدهید، با هم بسازید این کشور را. چرا با هم جنگ و دعوا میکنید؟ خوب، کشتن یک دسته مردمی که دارند خدمت میکنند به این مملکت، خدمت میکنند به این کشور، این طریقی است که خدمت به خلق است؟ این آقای محترم که حالا با زحمت تشریف آوردند و من خیلی خوشحال شدم از اینکه آقای خامنهای- سلمه الله- آمدند و حاضرند، ایشان آخر چه کرده بود؟ خوب بگویید آخر، یک کاری، یک کار خلافی، چه کرده بود ایشان که میخواستید ایشان را بکُشید و موفق نشدید بحمد الله. دیگرانی که شما کشتید و از بین بردید، اینها چه کرده بودند، جز یک هو و جنجالی شما میکردید که چه و چه و چه، انحصار طلب، و انحصار طلب. و مساله این طورها نبوده، ما هم ریشههایش را میدانیم، لکن از خدای تبارک و تعالی میخواهیم که همه را خدا هدایت کند و همه برگردند به دامن اسلام و همه خدمتگزار باشند. و من میل ندارم اینهایی که از ایران رفتند، بیشتر از این خودشان را مفتضح کنند. آنها هم نروند با آن انگلهایی که رفتند و فرار کردند بروند با هم بنشینند و صحبت کنند، آنها هم بفهمند که وظیفه این است که به این کشور خدمت بکنند، وظیفه این است که این مملکت را حفظ بکنند.
شاید بعد از ده- بیست سال دیگر شما برگشتید به ایران، یک راهی داشته باشید، همچو جدا نشوید از ملت و بروید سراغ کارتان، حالا بروید با بختیار و نمیدانم چه. گرچه بختیار گفته من نمیپذیرم، اما لازم نیست شما بروید.
شما همهتان خدمتگزار باشید و برگردید به این مملکت، مملکت شما را قبول میکند.