الآن در آذربایجان، شما گمان نکنید که ملت آذربایجان از اسلام رویش را برگردانده. آنها همیشه توجه به اسلام داشتند. همیشه متوجه به مصالح کشور بودند. همیشه پیشقدم بوده است آذربایجان. همیشه خون جوانانشان را دادهاند برای اسلام. این جور نیست که حالا گفته بشود که نه دیگر آذربایجانی دیگر کاری به اسلام ندارد؛ پشت کرده به اسلام، و دولت اسلام را دارد میشکند. آذربایجانی رفته است و تلویزیون را گرفته است. رفته است و استاندار را بیرون کرده است. این کارهایی است که مسلمان نمیکند. این کارهایی است که اشخاصی میکنند که توطئه گرند و از امریکا دستور میگیرند یا از جاهای دیگر دستور میگیرند. ملت آذربایجان همچو کاری نمیخواهد، نمیکند. و لهذا آنها فریاد میکنند، که ما اسلام را میخواهیم.
ما احتمال این معنا را که ملت آذربایجان یک همچو کاری بکند، آن هم نسبت بدهند به یک کسی که خودش میگوید دروغ است این حرفها. در رادیوهایشان بخوانند به اینکه لشکر هم به ما پیوست! قوای انتظامی به ما پیوست! این مساله، همان مسائلی استکه یک مملکت دیگری است که به ما پیوست! این از حلقوم کسی بیرون میآید که اصلًا به اسلام اعتقاد ندارد. از حلقوم کسی برمیآید که خائن به این مملکت است. اینهایی که رفتند الآن تلویزیون را گرفتند و به خیال خودشان یک فتحی کردند، اینها همان دست نشاندههایی هستند که پروندههای بعضیشان موجود است. باید آذربایجانیها توجه داشته باشند. یک وقت تحت تاثیر واقع نشوند که خدای نخواسته برای آذربایجان یک لکه ننگی بشود تا ابد که آذربایجانی که همیشه طرفدار اسلام بود، حالا اینها به اسم اینکه ما مثلًا چه میخواهیم و چه میخواهیم، بر خلاف مصالح اسلام، بر خلاف دولت اسلام [به آشوب دست بزنند]. این مساله، قیام بر ضد اسلام است. قیام بر ضد دولت اسلام است. ما نمیخواهیم که خونریزی بشود. ما نمیخواهیم که برادرکشی بشود. و الّا این پوسیدهها که نمیتوانند این کارها را انجام بدهند.