اینها تودهنی میخواهند آقا! عدد شما زیادتر است؛ حجت شما بالاتر است؛ خیانت آنها واضح است. گفتن میخواهد. اجتماع بکنید، بگویید مطالب را. یک رئیس، یک معلم را که میبینید کمونیستی است بیرونش کنید از دانشگاه. من نمیگویم حالا جنگ بکنید با آنها، جنگ نمیخواهیم حالا بشود، اگر یکوقتی منتهی به این شد، به یک روز اینها را بیرونشان میکنیم! اما حالا نمیخواهیم یک جنگی بشود؛ میخواهیم حالا با ملایمت بشود؛ اما خوب، با صحبت. آنها صحبت میکنند؛ شما هم صحبت بکنید. شما ننشینید یکی دیگر برایتان صحبت بکند؛ یک روحانی بیاید صحبت کند؛ خودتان بروید، هر کدامتان میتوانید، در مقابل آنها بایستید صحبت کنید. آن میگوید؛ شما هم بگویید. آن وقت یکی یکی انگشت بگذارید روی کارهایشان که تو این کاری که میکنی برای چیست؟ تو، تو تابع کی هستی که این کارها را میکنی؟ تو ایرانی هستی و این کار را میکنی، یا امریکایی هستی یا شوروی؟ یا برای آنها کار میکنی، یا برای ایران. اگر برای آنها کار میکنی، جای شما اینجا نیست، برو آنجاها کار بکن. تو برای آنها داری کار میکنی. واضح است که منفعتی که به دست میآید از نبود زراعت در ایران جیب امریکا میرود. همه میدانند این را. ما چه چیزهایمان از امریکا وارد میشود و این بازاری بود که شاه درست کرد و حالا شما تابع او هستید؛ شما دنبال او هستید، شما میخواهید همان رژیم را پیش بیاورید، نمیخواهید که یک رژیم صحیحی باشد، شما هم تابع همان هستید.