تلاش جهت اخلال و وابستگی کشور به بیگانگان

سخنرانی در جمع دانشجویان دانشگاه تهران (خطر نفاق و التقاط)
۲۳ خرداد ۱۳۵۸/ ۱۸ رجب ۱۳۹۹
گروههای چپ(مارکسیستی و کمونیستی),
تلاش جهت اخلال و وابستگی کشور به بیگانگان

شما می‌خواهید همان بساط را درست کنید برای ما. ما هم تا حالا زحمت کشیدیم، این ملت این قدر خون داده است، این قدر زحمت کشیده است، شما آن کنارها نشستید تماشا کردید. مثل بسیاری از این روشنفکرها آن کنار نشستند تماشا کردند. این جو آنها ما از دانشگاهی و از- عرض می‌کنم که- جنوب شهری و از اینها ریختند و کارها را انجام دادند، حالا که کارها را انجام دادند، اینها از آن طرف مرزها راه افتاده‌اند و آمده‌اند اینجا و با تذکره‌های نمی‌دانم درست و غیر درست ایرانی‌اند، اما بیرون بودند اینها بسیارشان. حالا آمده‌اند اینجا و می‌خواهند باز اخلال بکنند؛ می‌خواهند باز همان مسائل را ایجاد کنند. نه اینکه اینها می‌خواهند که یک رژیمی باشد مثلًا فرض کنید که [چون‌] با اسلام مخالفند اسلامی نباشد؛ یک رژیم آزادمنش دمکراتیک به اصطلاح آنها باشد؛ نخیر، این مسئله اینها نیست. مساله این است که اینها می‌خواهند همان مسائل پیش بیاید. نشد با عنوان شاهنشاهی، یک عنوان دیگر رویش بگذارند. باز قضیه، قضیه امریکایی باشد؛ لکن با یک صورت دیگری غیر شاهنشاهی. حالا دیگر شاهنشاهی تمام شد. اگر بتوانند آن را می‌آورند؛ اما حالا نمی‌توانند، می‌خواهند یک بساط دیگری درست کنند، همان مسائل، همان منافع این ملت رنجدیده باز برود تو جیب امریکایی‌ها؛ و باز برود [توی‌] جیب نفتخوارهای مفتخوار. اینها عمال آنهایند برای این کار. دلیلش هم همینهاست که من دارم می‌گویم. و واضح است جواب آنها. هی «مکتب»، «مکتب»! کدام مکتب، مکتب مارکسیسم؟ این شکست خورده در دنیا حالا گیر این بچه‌ها افتاده، اگر راست بگویند. لکن درست نمی‌گویند. قضیه، قضیه مکتب نیست؛ قضیه، قضیه منافع است منافع را می‌خواهند ببرند. آنها بهتر به آنها منفعت می‌رسانند، تابع آنها هستند. و الّا خوب، یک مملکتی که می‌خواهد، ادعایش این است، که ما می‌خواهیم دست همه خوب، بنا بر همین است، ما می‌خواهیم دست همه اجانب بریده بشود از این مملکت، این به نفع ملت ماست یا به ضرر؟ اگر به نفع ملت ماست و شما هم ملی هستید، شما هم دلسوز هستید برای این مملکت، توده‌ای هستید، خوب شما کمک کنید. ما می‌خواهیم قطع بشود دست‌ اجنبیها- و قطع شد الحمد للَّه- حالا شما کمک کنید که دوباره برنگردد؛ نه اخلال کنید که دوباره برگردد آن مسائل. کمک به این است که بروید کارخانه‌ها را کاری کنید راه بیفتد؛ کارگرهای نفت را کاری کنید که کارهایشان را انجام بدهند. حالا که نفت منافعش برای خود شماهاست، راه بیفتد اینها، کشاورزها را بروید تشویق کنید که کار بکنند؛ دانشگاه را تشویق کنید که راه بیفتد. شما همه جا اخلال می‌کنید؛ پس شما یک مردم اخلالگر هستید؛ نه یک مردم مثلًا دانشمندی که می‌خواهید به ما چیز یاد بدهید، شما می‌خواهید اخلال بکنید. و باید جلویشان را بگیرید.