عدم آگاهی از قدرت اسلام و وفاداری مردم به نظام

سخنرانی در جمع اقشار مختلف مردم (تذکر به بنی صدر، نهضت آزادی و فریب خوردگان)
صبح ۱ تیر ۱۳۶۰/ ۱۹ شعبان ۱۴۰۱
ابوالحسن بنی صدر,
عدم آگاهی از قدرت اسلام و وفاداری مردم به نظام

این نقشه‌ای که مدتهاست در کار است، و نقّاشان بی‌خبر از خدا دنبال شکل دادن آن بودند، و من مطالعه می‌کردم در حال آنها و در وضع آنها، بالاخره با ناشیگری خودشان را لو دادند و باطنشان را ظاهر کردند و ملت فهمید که اینها چه کاره‌اند؛ با یک صورت اسلامی و حق به جانب در این مملکت آمدند، و نقشه شوم قدرتهای بزرگ را؛ یعنی امریکا را، می‌خواستند در این کشور پیاده کنند. اینها ملت را نشناخته بودند. اینها ملت اسلامی را نمی‌شناختند. اینها با همه هوششان و با همه علمشان این علم را نداشتند که ملت اسلام یعنی چه و قدرت اسلام یعنی چه. اینها خواستند راه را برای امریکا باز کنند و امریکاییان همه دور پرچمشان جمع شدند. نصیحت من را گوش نکردند و مصلحتی که من برای آنها می‌اندیشیدم و برای کشور خودمان، از آن غفلت کردند و آنچه که من می‌خواستم نشود، شد. من نمی‌خواستم که مثل زمان رضا خان [بشود] که وقتی او را بیرونش کردند، آن رفیقِ صدیقِ آنها اول کلمه‌ای که در مجلس گفت، [این بود که‌] گفت الخَیْرُ فِی مَا وَقَع! من نمی‌خواستم که در کشور بپاخاسته اسلامی ما یک همچو اشخاصی باشند و بیایند و گوش به حرفها ندهند و مصلحتهایی که ما برای آنها، پیش پای آنها می‌گذاشتیم گوش ندهند، و کار را به جایی بکشند که آنهایی که دیروز برای آنها پشتوانه بودند امروز دشمن آنها باشند! اینها نشناختند اسلام را، و نشناختند این ملت اسلام را. اینها خیال می‌کردند که همان طوری که در غرب یا در شرق گروه سیاسی، بازیهای سیاسی می‌کنند و مردم را با بازیهای سیاسی گول می‌زنند و بسیج می‌کنند، می‌توانند در ایران هم با آن بازیهای سیاسی، مردم را متفرق کنند و جدا کنند و در مقابل اسلام و جمهوری اسلامی بسیج کنند، و مردم را وادار کنند که این مجلس را خودشان منحل کنند و این دولت را خودشان بر کنار کنند و این قوه قضائیه را خودشان منحل کنند و جمهوری اسلامی را خودشان به دست خودشان به باد فنا بدهند، و راه را باز کنند از برای قدرتهایی که طعمه‌های خودشان را از دست داده‌اند، تا این مملکت باز طعمه امریکا و دنبال او شوروی شود. اینها نشناخته بودند اسلام را؛ خیال می‌کردند اسلام هم مثل مسلکهای دیگر فقط یک مسلک سیاسی است که بشود اینها با آن بازیهای شیطانی سیاسی، این مردم را از راه خودشان، که بیست سال است در راه آن خون داده‌اند، بیست سال است جوانان خودشان را فدا کرده‌اند، اینها را از آن راه حق به سوی راه باطل و از نور به ظلمات بکشند و راه را برای دوستان خودشان باز کنند.