همه بايد اين معنا را احساس كنيم كه كارها را خودمان انجام دهيم. و اين مسئله خلافى كه به ذهن دانشآموزان و دانشجويان ما تلقين كرده بودند كه به غير از رفتن به امريكا و فرانسه و انگلستان در جاى ديگرى امكان ندارد به جايى رسيد و همين امر موجب شد كه جوانهاى ما را دسته دسته بردند و فاسد كردند از فكرمان دور كنيم. ما مىدانيم كه شرقىها و غربىها با ما خوب نيستند و نخواهند بود و خير و صلاح ما را نمىخواهند، و دليلش هم وضعى است كه شما مىبينيد كه اكثر جناحهايى كه در دنيا هستند بر ضد ما تبليغ مىكنند و اين به خاطر آن است كه آنها اسلام را نمىخواهند، و هر كشورى كه بخواهد به اسلام عمل كند، مورد تهاجم آنها قرار مىگيرد. لذا ما بايد فكرى بكنيم كه جوانهاى ما در همين جا خوب تحصيل بكنند و بر فرض احتياجى به خارج رفتن باشد به كشورهايى بروند كه استعمارى نباشد و طمع اينكه ما تحت سلطه آنان باشيم، نداشته باشند. و من اميدوارم كه بزودى وضعى پيش بيايد كه نيازى به خارج رفتن نباشد و اين بسته به فعاليت شما آقايان و ساير دوستان در اين امر حياتى است كه از وجود اين جوانهاى خوبى كه داريم چقدر استفاده شود كه در همين جا تربيت گرديده و مشغول خدمت به خدا و خلق باشند. و از گوش خودمان بيرون بكنيم كه همه چيزمان بايد از خارج بيايد، و بر فرض كه به خاطر احتياج چيزى را وارد مىكنيم، فرهنگ و ادبمان چرا از خارج باشد؟ ما داراى ادب و فرهنگ غنى هستيم، و آيا صحيح است كه چون آنها موشك درست مىكنند ما بايد تابع آنها باشيم، در حالى كه آنها با اين صنعتها دنيا را تخريب مىكنند و ما مىخواهيم صنعتى داشته باشيم كه تخريبگر نباشد، بلكه مفيد و سازنده باشد.