اینها خیال میکردند که اختلاف میتوانند ایجاد کنند در ایران، هی دامنزدند به اینکه هی اختلاف است، هی اختلاف است، سران با هم اختلاف دارند، مردم دیگر خسته شدند رو به اختلاف رفتند، خیال میکردند با دعوت به اختلاف، مردم اختلاف پیدا میکنند. یک وقت چشمهای بستهشان را باز کردند و دیدند که ایران یکپارچه قیام کرد. یکدفعه از خواب بیدار شدند که چه بود قضیه، الآن متحیرند که چه بود قضیه و باید چه کرد. اختلافی که آنها خیال میکردند، ما که میدانستیم نیست قضیه چیزی، لکن آنها میخواستند با همین کلمه، اختلاف درست کنند. تبلیغ به «اختلاف»، خیال میکردند اختلاف درست میکند. تبلیغ به اینکه «مردم دیگر خسته شدند از جنگ»، این خستگی ایجاد میکند؟ روز قدس یکدفعه سیلی زد به صورت همهشان و تحلیل عملیای که ملت ایران کرد، تمام تحلیلهای آنها را نقش به آب کرد. این هنر اسلام است از یک طرف و هنر ملت ایران است از طرف دیگر. در روز قدس که همه شاهد بودید و سفرایی هم که گفتند امروز هستند اینجا، آنها هم شاهد بودند. روز قدس یک مطلبی نبود که در مخیله امثال کارتر و امثال روسای جمهور امریکا- چه حالا و چه سابق- وارد بشود. آنها خیال میکردند که- از بس به آنها اشتباهی فهمانده بودند- خیال میکردند که ایران دیگر خسته شده است، «این قدر به مردم فشار آمده، خانهها بر رویشان خراب شده است، آواره شدهاند، اینها دیگر از میدان در رفتهاند، بنا بر این، میشود زود قضایا را ختم کرد»، یکدفعه چشم باز کردند و ایران را دیدند که یکپارچه قیام است و یکپارچه جنگ خواهی؛ یعنی مدافع.