عهد شکنی و حکمیت

سخنرانی در جمع اقشار مختلف مردم (اعلام ارتداد مخالفین احکام ضروری اسلام)
صبح ۲۵ خرداد ۱۳۶۰/ ۱۲ شعبان ۱۴۰۱
ابوالحسن بنی صدر,
عهد شکنی و حکمیت

آقایان در هر چه صحبت می‌کنند و در هر چه اعلامیه می‌دهند، یکی از مطالبشان این است که قانون. از اول هم قانون باید به آن عمل بشود. این سال هم «سال قانون» اسم گذاشته شد؛ یعنی اجرای قانون. آقایان این همه بساطی که الآن به حسب قانون در ایران بر پا است. مجلس شورای اسلامی یک مجلسی است که قانون او را تایید کرده است، و شورای نگهبان آنی است که قانون تعیین کرده، و دولت هم آنی است که مجلس شورا تعیین کرده، این هم دولت قانونی، قوه قضائیه هم این است که قانون تعیین کرده؛ خوب، شما اگر واقعاً به قانون می‌خواهید عمل بکنید، و ما هم می‌خواهیم که همه شماها بیایید به قانون عمل کنید، و آمدید اینجا بنا بر همین هم شد، و بنا بر این شد که دیگر روزنامه هاتان و صحبتهاتان برای تشنج نباشد، آیا شما وفا کردید به عهد خودتان؟ در اینجا آمدید و قرار دادید به اینکه، یعنی بعد از اینکه می‌خواستید به جنگ هم بروید، به این منتهی شد که یک هیات سه نفره‌ای باشد، یک نفر از طرف آقای رئیس جمهور، یک نفر هم از طرف آن آقایان، و یکی هم من تعیین کنم، «۴» اینها حَکَم باشند. بعد از اینکه حَکَم رفته است و دیده است و موارد خلاف را دیده و یک جایی صحبت کرده است، در روزنامه‌هایشان بود که این حکمیت مثل حکمیت ابو موسی اشعری است! یعنی این سه نفری که یکیش را خود ایشان تعیین کرده و یکیش را هم مجلس تعیین کرده است، و آن دو نفر دیگر یعنی رئیس مجلس و آن دوتای دیگر، و یکیش را هم من تعیین کردم و اینها حکمیت کردند، نظیر آن حکمیتی است که ابو موسی اشعری بر خلاف حضرت امیر رای داده! من فرض می‌کنم که اینها حکمیتی که کردند مثل حکمیت ابو موسی- [است‌] من فرض می‌کنم که این تهمت را به‌ چند نفر عالم و چند نفر متدین که یکیش هم خود ایشان تعیین کردند- ما فرض می‌کنیم که این روزنامه‌ای که این [را] نوشته صحیح است. خوب، بیایند مثل حضرت امیر عمل کنند. حضرت امیر در عین حالی که در فشار ابو موسی را تعیین کرد- نمی‌خواست تعیین کند. ایشان می‌خواست یک کس دیگر را تعیین کند. لکن فشار آوردند دوستان خودش، همان دوستانی که باید حضرت امیر از آنها فریاد کند، فشار آوردند که نه، ابو موسی برای این کار خوب است. حضرت، ابو موسی را تعیین کرد- بعد که ابو موسی آن حکمیت را کرد، همین دوستها می‌خواستند نقض کنند! حضرت امیر مقاومت کرد و گفت حالا که- حَکَم حکم کرده بودند بر ضد حضرت امیر، یعنی حضرت امیر را از خلافت به حسب این حکمیت خلع کردند و معاویه را به حسب این حکمیت نصب کردند- حضرت امیر فرمود که این حکمیت بوده است، و ما باید به آن احترام قائل بشویم. در صورتی که بر ضد او بود. خوب، شما هم که این قدر دعوا دارید، خوب، مثل حضرت امیر بشوید. مگر اینکه بگویید اشتباه کردند! ما نمی‌کنیم- چنانچه گاهی می‌گویید. شما کجا را قبول دارید؟ این آقایانی که با هم ائتلاف کردند، این آقایانی که با این منافقین ائتلاف کردند، ائتلاف کردند که مملکت ما را به هم بزنند، ائتلاف کردند که آشوب بپا کنند؛ شمایی که ائتلاف کردید، برای چه ائتلاف کردید؟ آقایان می‌گویند که این بازی قبول نیست، از سر! دیروز من گفتم این را که خوب، این را ملت تعیین نکرده یا کرده؟ اگر ملت تعیین نکرده. خوب، ببینید کی تعیین کرده؟ از کجا آمدند و رای دادند؟
آرا زیاد. قانون اساسی را [که‌] آن قدر زیاد رای دادند، آن طرفش، همین منافقین و اینها، رای ندادند. همین موتلفین. همینها. البته نه آن جناح متدینشان. همه این چیزهایی که پیدا شده است از آرا همین مردم است. خوب، شما هی می‌گویید مردم را ما قبول داریم، مردم را قبول داریم. خوب، بسیار خوب، کی هست که این مردم را قبول ندارد! این مردم تعیین کردند. خوب، قبول دارید، اگر می‌گویید میزان رای مردم است؛ خوب، رای مردم. حالا ائتلاف کردید که به ضد رای مردم عمل کنید؟ ائتلاف کردید که مجلس شورای اسلامی را کنار بگذارید؟ ائتلاف کردید که قوه قضائیه را کنار بگذارید؟ ائتلاف کردید دولت را کنار بگذارید؟ این ائتلاف برای چیست؟ این چه ائتلافی است؟