تو خودت میدانی که ایران را پایگاههای امریکا درست کرد؛ پایگاه برای امریکا درست کردید. اگر یک مملکتی مستقل باشد تو [ی] دهن تو میزند که پایگاه در ایران بخواهی درست کنی! تو که میدانی که در کوهستانهای ایران پایگاه برای شما درست شده است، یک مملکت مستقل- یک حکومت مستقل- که نمیگذارد که در مملکتش پایگاه درست بشود و کوهستانهایش چه بشود. تو میدانی که به سر اقتصاد ایران چه آوردی و خزاین ایران و مخازن ایران را چطور غارت کردید و بردید.
اگر یک حکومت با شرف ما داشتیم، یک سلطان با شرف ما داشتیم، امکان داشت که این طور مخازن ما را به خورد شما بدهد؟ برای اینکه چند روز دیگر میخواهد، یک آدم قریبِ شصت ساله میخواهد چند روز دیگر هم زندگی کند و زندگی پست و رذلش را میخواهد ادامه بدهد، منافع یک ملت بزرگ را همه را از دست میدهد و هیچ فکر آتیه این مملکت نیست و فکر حال این مملکت هم نیست. خوب تو چرا این حرف را میزنی که میدانی؟ جز این است که میخواهی اغفال کنی؟ خوب کی را اغفال کنی؟ اهل مملکت خود ما را اغفال کنی؟ خوب مملکت ما میدانند که الآن آرامشی در کار نیست؛ میدانند که استقلالی ما نداریم.