استقلال فکری، مبدا استقلال کشور

سخنرانی در جمع وزیر و مسئولان وزارت بهداری و بهزیستی (استقلال فرهنگی)
۱۶ آذر ۱۳۵۸/ ۱۷ محرّم ۱۴۰۰
استقلال, غربزدگی, خودباوری, دانشگاه و رسالت آن,
استقلال فکری، مبدا استقلال کشور

ما اگر بخواهیم مستقل باشیم باید اول افکارمان را مستقل کنیم، یعنی از آزادی فکری [آغاز کنیم‌] یک آزادی خارجی هست که کسی به آن تعرضی نکند، حالا یک همچه آزادیی هست، اگر بگذارند. اما آزادی فکری این است که انسان در فکرش آزاد و بدون اینکه متمایل به یک طرف باشد فکر کند،

ما باید بفهمیم این را که ما خودمان فرهنگ داریم، یک فرهنگ غنی داریم، و فرهنگمان از خارج بهتر است و ما باید کوشش کنیم به اینکه بنای بر این الآن بگذاریم، همه بنای بر این بگذاریم که خودمان را از غیر منفصل کنیم، مستقل کنیم. اگر این بنا را الآن نگذاریم و باز در نظر ما این باشد که هر چه از اروپا آمد او درست است، هر فکری که از اروپا آمد آن درست است [استقلال به دست نمی‌آید]