ملت قیام کرده است که استقلال و آزادی بگیرد، ارتش قیام کرده است که نگذارد استقلال، ... و آزادی! [به دست آید] ارتش اگر یک ارتش در خدمت مردم بود، یک ارتش مستقل بود، که ارتش بود برای ایران و تحت فرمان یک ملت- ملتی بود- و ملتی که همه چیز باید در دست او باشد، ارتش هم تحت فرمان او بود، استقلال داشت این ارتش. در مقابل ملت نمیایستاد؛ که یک ملت اعتصاب میکند، ارتش اعتصاب را میخواهد بشکند. روسای ارتش فرمان میدهند و- عرض میکنم که- نخست وزیر ارتشی فرمان میدهد، و اینها هم میریزند میزنند میکشند [سرکوب] میکنند که اعتصابات را بشکنند! اعتصاب مردم روی این است که ما استقلال میخواهیم، ما آزادی میخواهیم، ما حکومت اسلام میخواهیم. آنکه اعتصابات را میشکند، این در مقابل این خواست ملت است که او میگوید آزادی میخواهیم، آن میگوید نه نباید آزادی بشود! مقابلش است دیگر. اگر آن هم با ملت هم صدا بود که دیگر نمیآمد بشکند این اعتصاب را. این اعتصابات را که میشکنند برای این است که مخالفند با این خواست ملت. خواست ملت استقلال است، اینها با آن مخالفند.