استقلال فکری، مبدا همه استقلال‌ها

سخنرانی در جمع وزیر و مسئولان وزارت بهداری و بهزیستی (استقلال فرهنگی)
۱۶ آذر ۱۳۵۸/ ۱۷ محرّم ۱۴۰۰
استقلال,
استقلال فکری، مبدا همه استقلال‌ها

ما متحول شدیم به یک موجود غرب‌زده، یک موجود غربی! یعنی مغزها یک مغزهای غربی تقریباً شده است و لهذا حالا که مملکت ما می‌خواهد استقلالی پیدا کند، مبدا همه استقلال‌ها این است که اول فکرش را مستقل کند یعنی آن وابستگی فکری که الآن هست که خودشان را هیچ حساب می‌کنند و آنها را همه چیز، همچه که یک جنسی اسم انگلیسی رویش باشد هجوم می‌کنند به خریدن، دوایی اگر از خارج بیاید مشابه آن را همین جا درست بکنند یا بهترش را، لکن از خارج که بیاید توجه می‌کنند به اینکه آن را بخرند.

این یک وابستگی فکری است که انسان از مکتب خودش دست بردارد برود سراغ مکتب دیگران. از اقتصاد خودش دست بردارد برود سراغ اقتصاد دیگران، اقتصاد خودش را اصلًا نظر نکند، نفهمد که چیست، مثلًا اقتصاد اسلامی چیست اینها اصلًا نمی‌دانند، ازشان بپرسید که اقتصاد در اسلام چیست اصلًا نمی‌دانند. در عین حالی که این را نمی‌دانند رفتند سراغ اقتصاد مارکسیست!

از آن حبسهای طول پنجاه سال. حالا ما بیرون آمدیم. دَرِ حبس باز شده است و ما آمدیم بیرون. لکن از این حبس که بیرون آمدیم، باز یک گرفتاریهای زیاد دیگری داریم که در راس همه گرفتاریها همین گرفتاری فکری است.