شما متوقع نباشيد كه همين امروز بتوانيد طيّاره درست كنيد. ميگ درست كنيد. البته الآن نمىشود، اما مأيوس نباشيد از اينكه مىتوانيم درست كنيم. بايد بيدار بشويد، برويد دنبال اينكه آن صنايع پيشرفته را خودتان درست بكنيد. وقتى اين فكر در يك ملتى پيدا شد و اين اراده در يك ملتى پيدا شد، كوشش مىكند و دنبال كوشش اين مطلب حاصل مىشود. يأس از جنود ابليس است، يعنى شيطانها انسان را به يأس وامىدارند. همين ابليسهايى كه مىبينيد در طول تاريخ ملتهاى ضعيف را مأيوس كردهاند. همينهايى كه به ملتهاى ضعيف تزريق كردند كه ما هيچ نمىدانيم و هيچ نمىتوانيم. همينهايى كه به ملتهاى ضعيف به واسطه وابستگيشان به خارج گفتند كه ما بايد غربى باشيم. ما ارتشمان هم بايد از غرب برايش يك كسى بيايد. كارخانههايمان هم بايد از غرب بيايد راهش بيندازد. ما بايد اين جنود ابليس را كنار بزنيم. و اميد، كه از جنود اللَّه است در خودمان زنده بكنيم. به خودمان اميدوار باشيم. تكيه به اراده خودمان بكنيم. تبع اراده ديگران نباشيم.
لكن همه با هم مجتمعاً اين اراده را بكنيم تا كار انجام بگيرد. آنهايى كه در ارتش هستند، در قواى مسلّح هستند، با هم هماهنگ باشند، و با هم بخواهند كه ارتششان قوى باشد، و ارتششان قواى مسلّحهشان را خودشان اداره كنند. و مىتوانند و مىبينيد كه توانستند و مىتوانند. و آنهايى كه در كارخانهها هستند و در كارگاهها هستند و در امور صنعتى هستند، خودشان بگويند ما خودمان مىكنيم و مىتوانيم.
اميد در خودتان ايجاد كنيد. نويسندههاى ما، گويندگان ما همهشان دنبال اين باشند كه به اين ملت اميد بدهند. مأيوس نكنند ملت را. بگويند توانا هستيم. نگويند ناتوان هستيم. بگويند خودمان مىتوانيم و واقع همين طور است، مىتوانيم. اراده بايد بكنيم.
نويسندههاى ما بهترين خدمتشان امروز اين است كه اين ملتى كه ايستاده در مقابل شرق و غرب و نمىخواهد تحت نظام شرق يا نظام غرب باشد، اميد به آنها بدهند كه مىتوانيد تا آخر وابسته به شرق و غرب نباشيد. اگر اين نويسندهها، اين گويندهها به جاى اينكه به هم اشكالتراشى بكنند، به جاى اينكه به جان هم بريزند، با هم اميد در ملت ايجاد كنند. اطمينان در ملت ايجاد كنند. استقلال روحى در ملت ايجاد كنند. اگر اين خدمت را اين رسانههاى گروهى، اين مطبوعات، اين نويسندگان، اين گويندگان، اين اطمينان را در ملت ايجاد كنند ما تا آخر پيروز هستيم. و حيف است كه يك ملتى كه ايستاده و خون جوانان خودش را داده و همه چيزش را فداى اسلام و استقلال كشورش كرده ماها كه گوينده هستيم، نويسنده هستيم، آنهايى كه در مطبوعات چيز مىنويسند، در راديو و تلويزيون صحبت مىكنند، حيف است كه اينها توجه به اين معنا نداشته باشند كه بايد اين ملت را اميدوار كرد، و بايد مطمئن كرد ملت را.
اطمينان داشته باشيد كه اگر بخواهيد مىشود. و اگر بيدار بشويد مىخواهيد. شما بيدار بشويد و بفهميد اين معنا را كه نژاد ژِرْمَن از نژاد آريا بالاتر نيست. و غربيها از ما بالاتر نيستند، زودتر كار راه انداختند. مشغول بشويد و كار را انجام بدهيد. ژاپن همين معنا را مبتلا بود و بعد بيدار شد و اراده كرد و شد يك مملكت صنعتى كه الآن صنعت او مقابله مىكند با امريكا. هندوستان بيدار شد با اينكه از همين نژادهايى بود كه غير عربى بودند و غير آلمانى و غير ژرمنى بودند كه آنها مىگفتند اينها ابَر هستند و اينها نمىتوانند، وقتى ملتشان خواست شد، شما هم بخواهيد مىشود. خواستيد كه سلطنت جائر پهلوى نباشد و شد و از بين رفت. خواستيد كه قدرتهاى ديگر بر شما و بر ذخاير شما سلطه نداشته باشند، همين طور شد و الآن سلطه ندارند.