شما ببینید در هر قدمی که برداشتیم و ملت برداشت برای تحکیم حکومت، در آن قدم شروع شد به مخالفت. میخواستند مردم رای بدهند برای جمهوری اسلامی، برای مردم بود، مردم میخواستند [رای] بدهند، یک دستهای که میخواستند نشود این مطلب، افتادند به این طرف و آن طرف، برای اینکه جلوگیری کنند از جمهوری اسلامی حتی بعضی از صندوقها را شکستند. بعضی جاها را آتش زدند با قوای خودشان. با اسلحه جلوگیری کردند از رای دادن. آن قدم را ملت پیش برد و آنها مفتضح شدند، ولی دست برنداشتند. بعد که بنا بود که قانون اساسی تدوین بشود، آنهایی که ارباب قلم بودند با قلم شروع کردند اشکالتراشی که نه حالا، چی هست. بعضیها میگفتند همان قانون سابق باشد. بعضی میگفتند خوب، آن قانون باشد، بعضی از موادش را تغییر بدهیم. و برای تعیین خبرگان کارشکنی شروع کردند. بعد که مجلس درست شد، باز این قدم هم ملت پیش رفت و خبرگان خودش را تعیین کرد. در طول مدتی که آنها مشغول بودند به بررسی قانون اساسی، اینها هم مشغول بودند به اینکه اشکال کنند این ملی نیست. یک چیزی که خود ملت تعیین کرده، این را میگفتند ملی نیست. باید حتماً موافق میل یک اقلیتی باشد تا ملی بشود. همین طور تا آن وقتی که بنا بود رای بدهند مردم به خود قانون اساسی، شروع کردند باز کارشکنی. کارشکنیها از اطراف.