بعضی از این‌ها می‌گفتند که مجلس خبرگان کافیست!

سخنرانی در جمع اعضای انجمن اسلامی پزشکان اصفهان (خیانتهای امریکا)
۲۵ آذر ۱۳۵۸/ ۲۶ محرّم ۱۴۰۰
مجلس خبرگان قانون اساسی,
بعضی از این‌ها می‌گفتند که مجلس خبرگان کافیست!

صدی نود و هشت، یک قدری بیشتر، مردم رای دادند. یعنی، یک رفراندمی که نظیرش را در دنیا یا نمی‌یابید یا کم می‌یابید. اینجا که باختند. بعد رفتند در درجه دوم. برای اینکه مجلس‌ خبرگان را نگذارند وجود پیدا کند. مناقشه کردند. نگذاشتند، هی اشکال، هی اشکال. بالاخره مجلس خبرگان هم مردم رای دادند. تعیین کردند. از آن وقتی که مجلس خبرگان تهیه شد و اینها رفتند سراغ بررسی تا حالا، همه‌اش اشکال می‌کنند. همینها یک ریشه‌هایی هستند از آنها که می‌خواهند با اشکال‌تراشی نگذارند این جمهوری اسلامی پیدا بشود. هر کسی یک جور اشکال می‌کند. یک مطلبی که به اکثریتی که نود و نه درصد راجع به قانون اساسی ملت رای داده، یک دسته فرض کنید پنجاه هزار نفری، فرض کنید، و الّا کی هستند این قدر، یک دسته‌ای، این طوری، به اسم اینکه ما می‌خواهیم که مملکت دمکراسی باشد. یک پنجاه هزار نفر بر یک سی و پنج میلیون نفر می‌گویند تحمیل کنید به زور، بزنند و بکشند و بروند، بگیرند. مثلًا فلان جا شلوغی بکنند برای اینکه نگذارند جمهوری اسلامی تحقق پیدا کند. نگذارند قانون اساسی، قانون اساسی گذشته را دیگر بیجاست که کسی صحبتش را بکند. هر که صحبت بکند معلوم می‌شود به دمکراسی اعتقاد ندارد. معلوم می‌شود دیکتاتور است. شما همه‌اش می‌گویید که «قانون اساسی! این قانون اساسی به دیکتاتوری می‌رسد». یک قانون اساسی که به وفق احکام اسلام، نمایندگان خود مردم، یک سرنیزه‌ای که طرف مردم نبوده است که اینها را تعیین کنید. یک دولتی که تحمیل بخواهد بکند که نبوده است. تحمیلی در کار نبوده. خود مردم با آزادی رفتند یک دسته‌ای را تعیین کردند. این مخالف با دمکراسی است که شما می‌گویید؟ بعد به این اکتفا نشد. بعضی از اینهایی که حالا اشکال می‌کنند، آن وقت می‌گفتند که لازم نیست که دیگر رفراندم بشود، همان مجلس خبرگان کافی است. بعد که مجلس خبرگان رایش را داده و رفراندم هم شد، حالا اشکال می‌کنند. این جز اینکه یک مرضی تو کار هست، چیزی نیست. و آن مرض این است که مبادا یک وقت جمهوری اسلامی تحقق پیدا بکند، و دست این ارباب‌ها کوتاه بشود. این، برای خاطر این، الآن هی شلوغ می‌کنند این ور، آن ور. و من می‌دانم فردا هم که می‌خواهند رئیس جمهور تعیین کنند، همین بساط است. و پس فردا هم که می‌خواهند وکیل تعیین کنند، مصیبت آن وقت زیادتر است.