آن چیزی که بسیار مهم است قضیه انتخاب اشخاصی است که باید نظر کنند به این قانون و باید بعد از اینکه همه رای خودشان را دادند و همه مطالب خودشان را گفتند، این عده 75 نفری، مثلًا بنشینند و این قانون اساسی را با آرایی که از همه میآید نگاه کنند، و جرح و تعدیل کنند، و بنویسند، که بعد به رفراندم واقع بشود. مهم این است اشخاصی که برای بررسی این قانون تعیین میکند ملت بفهمد چه اشخاصی باید تعیین کند. بفهمد که مساله، مسئله اسلامی است؛ نه مساله، مسئله غربی، نه مساله، مسئله شرقی. ما نمیخواهیم قانون اساسی غربی، یا نمیخواهیم قانون اساسی شرقی، را بررسی کنیم. ما میخواهیم قانون اساسی جمهوری اسلامی را بررسی کنیم. و این لازم است که اشخاصی که انتخاب میکنند، مردم انتخاب میکنند، آقایان روحانیین پیشنهاد میکنند، مراجع پیشنهاد میکنند، اشخاصی را پیشنهاد کنند، مردمی را پیشنهاد کنند، که اینها علاقهمند به اسلام باشند؛ اینها بدانند اسلام یعنی چه. در مجلسی که سابقاً با اینکه طاغوت آن مجلس را برپا کرد، مجلس موسسانی که در زمان رضا خان در ایران تحقق پیدا کرد، علمای طراز اول علمای ایران، در آن مجلس بودند. البته آن وقت با سرنیزه بود؛ لکن علمای درجه اول بودند. در این زمان هم که بناست این قانون اساسی بررسی بشود و دست ظالم کوتاه شده است و مطلب به دست خود شما افتاده است، ملت علما را تعیین کنند. اختیار هست؛ الزامی نیست؛ لکن پیشنهاد است. علمایی که اطلاع دارند از قانون اسلام، اطلاع دارند از مسائل روز، آنها را تعیین کنند. و علما هم ابا نکنند از رفتن در مجلس. برای اینکه مجلس مجلسی است که سرنوشت اسلام در آن تعیین میشود. وقتی سرنوشت اسلام در یک مجلسی باید تعیین بشود، حق علما است که بروند و این سرنوشت را به دست مبارک خودشان تعیین کنند.