ما الآن حکم یک مریضی را داریم که باید آن مرض خودمان را افشا کنیم، بگوییم. هر دستهای که آمدند همان مرض که هست باید بگوییم. برای شما، برای دیگران هر چه که هست، هر واقعی که هست باید بگوییم. دردی که بالفعل ما دچارش هستیم باید بگوییم.
آن دردی که دچارش هستیم الآن این است در این حالی که قانون اساسی دارد، طرح شده است و میخواهد تصویب بشود تا مراحل نهاییاش، در این حال من میبینم که قشرهای مختلفی میآیند و یک مسائل دیگری طرح میکنند و گاهی هم یک مسائلی که دنبال آن ممکن است که برخوردها باشد. و در روزنامهها و مجلات هم بعضی مطالب را مینویسند که این مطالب محرک است، تحریکآمیز است. و این روی یک- آن طور که به نظر آدم میرسد- روی یک نقشه و حسابی است. یک توطئهای است که الآن ماها را یا متوجه کنند به یک مسائلی غیر از این مسائل اصلی که ما داریم، یا منحرفمان کنند به طوری که تا آخر منحرف بشویم از مسائل، یا به جان هم بیندازند، دعوامان بیندازند که آن هم اسباب انحراف است و آنها نگذارند که ما این مراحلی که الآن داریم؛ یکی بررسی قانون اساسی، یکی انتخابات خبرگان، دنبالش مجلس شورای ملی، دنبالش یا همراه او رئیس جمهور؛ که اینها اساس یک مملکت است که باید این اساس درست بشود، بعد که این اساس درست شد، روی آن مسائل دیگر باید حل بشود.