وقتی که یک توطئهگری را، یک توطئهگرهایی را که فسادشان برای ملت ثابت است، جلویشان را میگیرند، فریادشان در میآید که ای کذا و کذا! اگر جلوی یک فحشایی را بخواهند بگیرند، باز هم صدای این آقایان درمیآید که آزادی نیست! لکن اگر کسی بخواهد یک عملی بکند که برای کشورش مفید است، برای آتیه کشورش مفید است، بیمه میکند استقلال کشور را، صدایشان درمیآید که چرا باید این طور بشود؟ میخواهند سانسور کنند. اشخاصی هستند که سانسورچی هستند با قلمهای خودشان؟ زورشان نمیرسد که با عمل بروند جلو بگیرند، با قلمهای خودشان میخواهند سانسور کنند! حتی مجلس خبرگان را میخواهند سانسور کنند، انتقاد میکنند.
وقتی ریشه انتقاد را بررسی بکنید، میبینید که ریشه انتقاد برمیگردد به اینکه اگر این درست بشود، بر خلاف امپریالیسم [است]! بر خلاف مقاصد آنهاست. ریشه این است، لکن در لفظ، جور دیگر جلوه میدهد.