مىآيند مىگويند: كه فلان رعيت- در آنجايى كه هيچ فرهنگى نرفته است- مىگويد: كه ما زراعت مىكنيم؛ براى اينكه از قيد و بند اسارت امريكا خارج بشويم. اين يك احساسى است كه خدا در قلب اين ملت انداخته است و همه ملت احساس اين را كردهاند كه ما بايد از زير بار اينها بيرون برويم. ما بايد خودمان اداره كنيم زندگى خودمان را و مىتوانيم. عمده اين است كه اراده با احساس توانايى پيش مىآيد كه ما احساس اين معنا را بكنيم كه مىتوانيم. ما در اين مدت سه- چهار سالى كه، سه سالى كه اين گرفتاريها پيش آمده همه را خود اين ملت درست كرده است، حل كرده است.
جنگ كه يك مسأله مشكلى بود خود اين ملت حل كرد اين را و مشكلات ديگر هم قابل حل است، حل مىكند. و شما ملاحظه مىكنيد كه در همه اين انقلاباتى كه در دنيا پيدا شده، انقلابى كه مثل انقلاب ايران باشد به اين پر ثمرى و به اين كم ضايعاتى- ثمرهاش خروج از تحت سلطه شرق و غرب است، اين يك ثمره كمى نيست- هيچ جاى دنيا اين طور نشده است كه تا حالا كه از همه جور بريده بشود، اگر هم بريده شدند از يك طرف، با يك طرف ديگر پيوند كردهاند. اينجا بحمد اللَّه با هيچ كس نه پيوندى دارد نه چيزى بريده شده است. از همه چيز دست آنها كوتاه شده است. يك تحول بزرگى براى اين كشور، براى اين ملت پيش آمده، و ثمره عظيمى است تبديل يك رژيم ظالم به يك رژيمى كه ان شاء اللَّه، عدالت در آن اجرا خواهد شد. اين يك امر مهمى است كه واقع شده است. يك امرى است كه انبيا جان خودشان را براى همين مسائل دادهاند، پيغمبر اسلام و اولياى ما همه كوشششان در اين بود كه دست مستكبرها را كوتاه كنند از مستضعفين. و بحمد اللَّه در ايران الآن يك احساس همگانى است و اين احساس همگانى است كه به دست و پا انداخته است اين قدرتها را و دارند توطئهها مىكنند و ان شاء اللَّه، اين توطئهها هم به جايى نمىرسد و حل مىشود قضايا. و ان شاء اللَّه خودمان سر سفره خودمان مىنشينيم و نان پنير خودمان را مىخوريم.