تا اين ملت از اين غربزدگى بيرون نيايد استقلال پيدا نمىكند. تا اين نويسندههاى ما كتابهايشان به اين وضع است كه هر مطلبى كه مال خود ما هم هست وقتى بخواهند بيان بكنند استشهاد به قول فلان خارجى مىكنند، فلان غربى مىكنند، تا از اين وابستگى شماها در نياييد، استقلال پيدا نمىكنيد. تا اين خانمها- شما را نمىگويم. شما توده هستيد، آن خانمها را مىگويم- تا اينها توجهشان به اين است كه فلان چيز بايد، فلان مد [بايد] از غرب به اينجا بيايد، فلان زينت بايد از آنجا به اينجا سرايت بكند، تا يك چيزى آنجا پيدا مىشود اينجا هم تقليد مىكنند، تا از اين تقليد بيرون نياييد، نه مىتوانيد آدم باشيد؛ و نه مىتوانيد مستقل باشيد. اگر بخواهيد مستقل باشيد، اگر بخواهيد شما را به اينكه يك ملتى هستيد بشناسند و بشويد يك ملت، از اين تقليد غرب بايد دست برداريد. تا در اين تقليد هستيد، آرزوى استقلال را نكنيد. تا اين نويسندههاى ما، نويسندگان ما، همه حرفهايشان غربى است، اين را دست از آن برندارند، اميد نداشته باشند كه ملتشان مستقل بشود.