حکومت اسلام که الآن شما مدعی هستید که نخست وزیر اسلام هستید، دولت اسلامی هستید و آقایان، وزرای اسلام هستند، و آقای رئیس جمهور، رئیس جمهور یک کشور اسلامی هستند و وکلا وکلای کشور اسلامی هستند، باید از آنچه که در سابق گذشته نسیان کنند او را، دفن کنند او را. از دیکتاتوریها، از چپاولگریها، از خودخواهیها و خودپسندیها، همه اینها را باید دفن کنند و وارد بشوند در یک مملکت تازهای که از صدر اسلام که بگذریم، دیگر یک همچو چیزی نبوده است. در صدر اسلام هم برای ایران نبود اینها. حتی آن وقت هم که ایران را فتح کردند، باز سپردند به دست همانهایی که اداره میکردند و جنایات هم همان جنایات بود. نتوانستند این کار را بکنند.
شما امروز باید فکر این را بکنید که از یک چاه عمیقی این مردم شما را نجات دادند. شما حبسها را دیدید و زجرها را چشیدید و الآن هم آزادی را و شهد آزادی را دارید میچشید. برای شکر این نعمت، شماها خدمتگزار باشید. برای شکر این نعمت، همه با هم در یک راه باشید. این را من کراراً گفتهام: اگر همه انبیا جمع بشوند در تهران و بخواهند کار بکنند، بخواهند دخالت در امور بکنند، هیچ با هم اختلاف پیدا نمیکنند؛ امکان ندارد. برای چه؟ برای اینکه آنها نفْس خودشان را کشته بودند و مبدا خلاف، نفْس انسان است؛ مبدا همه خلافهایی که پیدا میشود.